این موردکاوی به بررسی چگونگی پیادهسازی استراتژی بازاریابی شرکت TNT و دستیابی متداوم به استانداردهای بالای خدمات از طریق کارکنانش میپردازد.
TNT در ارائه خدمات پستی ویژه بین شرکتی (B2B) پیشرو بازار است. کن توماس (Ken Thomas)، این شرکت را تنها با یک کامیون در سال 1946 در استرالیا بنیاد نهاد. این شرکت در سال 1958 به Thomas Nationwide Transport (TNT) و در سال 1978 به TNT Express Services UK تبدیل شد.
این موردکاوی به بررسی چگونگی پیادهسازی استراتژی بازاریابی شرکت TNT و دستیابی متداوم به استانداردهای بالای خدمات از طریق کارکنانش میپردازد.
TNT در ارائه خدمات پستی ویژه بین شرکتی (B2B) پیشرو بازار است. کن توماس (Ken Thomas)، این شرکت را تنها با یک کامیون در سال 1946 در استرالیا بنیاد نهاد. این شرکت در سال 1958 به Thomas Nationwide Transport (TNT) و در سال 1978 به TNT Express Services UK تبدیل شد. امروزه TNT شرکتی بینالمللی است و به مشتریانش در بیش از 200 کشور در اقصی نقاط دنیا خدمات میدهد و 10.000 نفر را در بریتانیا بهکار گرفته است. بهعنوان شرکتی بینالمللی، TNT سعی بر آن دارد تا تصویری یکپارچه از خود در سرتاسر جهان از خود به نمایش گذارد. بهطور مثال، این شرکت از عنوان «قطعامیتوانیم» روی تمام وسایل نقلیه، هواپیماها و لوازم ارتباطی خود استفاده میکند.
1: ارزشها
ارزشهای TNT از مسیر حرکت سازمان پشتیبانی میکنند. این ارزشها اصول یا استانداردهای اصلی هستند که به مسیر TNT در کسبوکار جهت میدهند. در حالی که برنامهها و استراتژیهای کسبوکار ممکن است تغییر کنند، ارزشهای اصلی کسبوکار ثابت میمانند. ارزشهای TNT عبارتند از:
* صداقت
* جلب رضایت مشتری در هر مراجعه
*به چالش کشیدن کارهای در حال انجام و بهبود آنها
* دوست داشتن کارکنان
* عمل به مثابه یک تیم
* سنجش موفقیت به واسطه سود پایدار
* کار برای جهان.
هر جنبه از استراتژی کسبوکار TNT بر «ارائه تجربهای فوقالعاده به مشتری» متمرکز است. بهطور مثال، TNT از تکنولوژی پیچیدهای استفاده میکند تا مشتریها را قادر سازد مکان دقیق بستههایشان را در هر لحظه چک کنند.
TNT Express UK هر هفته بیش از 3.5 میلیون آیتم را در اقصی نقاط جهان توزیع میکند. این شرکت در میان بهترین کارفرمایان بریتانیا بوده و شرایط کاری ممتازی را برای کارکنانش فراهم آورده است. TNT به مهارتهای سطح بالایی نیاز دارد تا محدودهای گسترده از عملکردها از جمله توزیع، فروش و بازاریابی، مالی، خدمات مشتری و منابع انسانی را پوشش دهد. برای جذب و نگه داشت بهترین افراد، TNT شغلهایی جالب توجه با فرصتهای پیشرفت برای آنها ارائه میدهد.
2: ماموریت، اهداف و مقاصد
TNT سریعترین و مطمئنترین ارائهدهنده خدمات پستی ویژه بوده و پیشتاز بازار اروپا است. سازمانها با شانس و اقبال پیشتاز نمیشوند. این کار نیاز به داشتن چشمانداز، برنامهریزی دقیق، کیفیت فوقالعاده و کارکنانی متعهد و آموزش دیده دارد. سازمانها آرمان مدنظرشان را از طریق: ماموریت، اهداف و مقاصد کاملا مشخص شناسایی میکنند.
ماموریت
ماموریت سازمان بیانیهای است که هدف مهم و مقاصد اصلی سازمان را منعکس میکند. ماموریت میگوید که کسبوکار ما چیست، چه کاری انجام میدهد و به کدام سمت حرکت میکند. لازم است تا کارکنان و سهامدارانی که به فعالیتهای شرکت علاقهمندند ماموریت را به سادگی درک کنند. ماموریت TNT عبارت است از:
* پا فراتر گذاشتن از انتظارات مشتری در انتقال کالاها و اسنادشان به اقصی نقاط جهان.
* انتقال ارزش به مشتریهایمان با ارائه مطمئنترین و کارآمدترین راهحل از طریق شبکههای توزیع.
* تلاش در جهت رهبری این صنعت با القای غرور به کارکنانمان، ایجاد ارزش برای سهامدارانمان و تقسیم مسوولیت در اقصی نقاط جهان.
اهداف و مقاصد هوشمندانه
اهداف این شرکت بر انتقال کارآمد کالاها و اسناد، فراهم آوردن رضایت مشتری و رفتار مسوولانه متمرکز است. جهت دستیابی به این اهداف نیاز است تا سازمان مقاصدش را در سطوح مختلف وضع کند. مقاصد هوشمندانه به این منظور طراحی شدهاند که از آگاهی افراد نسبت به چیزهایی که لازم است و زمان نیاز به آنها اطمینان حاصل شود. این مقاصد سنجش عملکرد را آسان کرده و سازمان میداند که در چه صورتی و چه زمانی به اهدافش نائل شده است. در مواقع لزوم، سازمان میتواند برنامههایش را تغییر دهد تا بر هر مشکل و مانعی فائق آید.
اهداف اولیه تمامی جوانب عملکرد و خدمات TNT را پوشش میدهند و هدف عالیمرتبه «دستیابی به رشد سودمند» است. اهداف هوشمندانه در کسبوکار که به این هدف عالیمرتبه کمک میکنند، عبارتند از:
* «پاسخ به 85 درصد تماس مشتریها ظرف 10 ثانیه»، این هدف با این ماموریت سازمان «ارائه مطمئنترین و کارآمدترین راهحل» برای مشتریها تناسب دارد. تمرکز بر مشتری توسط TNT یکی از راههای کلیدی است که شرکت از این طریق قصد دارد خود را از دیگر رقبا متمایز کند.
* کاهش تولید گازهای کربنیک تا 45 درصد تا سال 2020 (نسبت به سال 2007). این مثال از اهداف بلند مدت، هدف TNT را در کاهش تاثیر محیطی کسبوکارش نشان میدهد.
3: ایجاد استراتژی
استراتژیهای کسبوکار ابزاری هستند که کسبوکارها بهوسیله آن به اهدافشان نائل میشوند. این استراتژیها معمولا شکل برنامههای بلندمدت مربوط به بازار، محصول و محیط انتخابی را به خود میگیرند. یک استراتژی رقابتی میتواند بر مبنای موارد ذیل بنا شود:
* داشتن جایگاهی متمایز در بازار. جایگاه و موقعیت TNT در بازار بر اساس متمایز کردن خود از رقبا از طریق سرعت، اعتمادپذیری و ارائه خدمات با بالاترین استاندارد است.
* ایجاد نقاط قوت اصلی (یا همان مهارتهای اصلی). نقاط قوت TNT بر مبنای جذب و توسعه کارکنان سطح بالایی است که قادر باشند پا از انتظارات مشتری فراتر نهند و به این وسیله مشتریها به این شرکت وفادار بمانند.
برای رسیدن به این هدف لازم است تا استراتژیهای TNT چند حوزه مهم را مورد توجه قرار دهند. این حوزهها عبارتند از:
* چه کالا و خدماتی را میخواهند ارائه دهند، بهطور مثال، خدمات توزیع یکپارچه.
* چه مناطقی بهترین بازگشت سرمایه را خواهند داشت. عملیات بینالمللی TNT بر نواحی تجاری اصلیِ اروپا، آسیا، آمریکای شمالی و جنوبی متمرکز شده است.
* چگونه یک مزیت رقابتی ایجاد کنند، بهطور مثال بهوسیله خدمات مطمئن و متمرکز بر مشتری.
نقشه استراتژی TNT
نقشه استراتژی TNT مشتری را در مرکز همه اموری قرار میدهد که شرکت انجام میدهد. این نقشه به تمام کسانی که در این کسبوکار مشغول به فعالیتند میگوید که شرکت چگونه به آرمانش خواهد رسید. بخصوص، بهعنوان راهنمایی عملی و چارچوبی برای دستیابی به هدف رشد سود شرکت عمل میکند. نقشه استراتژی همچنین بهعنوان نقطه ارجاعی جهت یکپارچه کردن تمام سازمان بهکار گرفته میشود. حصول اطمینان از اینکه همه افراد بر اهداف و مقاصد متمرکز بوده و نقش خود را در رسیدن به این اهداف بدانند بسیار حائز
اهمیت است.
تاکتیکها
شرکتها استراتژیهایشان را از طریق مجموعهای از تاکتیکها به انجام میرسانند. سنجشهای عملی TNT تحت سه عنوان اصلی تنظیم شدهاند- تعالی عملیاتی، مدیریت ارتباط با مشتری و نوآوری.
این نقشه سفری را نشان میدهد که TNT در پیش رو گرفته تا به اهداف بلند مدت دست یابد. بهطور مثال:
* این نقشه نشان میدهد که تعالی عملیاتی از طریق بنیان مستحکم خدمات سریع، مطمئن و با کیفیت انجام خواهد پذیرفت.
* به این وسیله، ارتباط با مشتری با درک نیازهای مختلف مشتری بهبود مییابد. این امر پیروی و وفاداری قویتری ایجاد میکند.
* نوآوری در مورد پیشبینی نیازهای آینده مشتریهای TNT است. با ارتباطاتی قویتر، شرکت میتواند رویکرد و چشماندازی مشترک را توسعه دهد.
4: اجرای استراتژی
TNT مشتریانش را بر اساس نیازهایشان تقسیم میکند. بهعنوان مثال، برخی مشتریها بهندرت درخواست میدهند. برخی دیگر حساب کاربری داشته و بهصورت مرتب سفارشهای زیاد میدهند. TNT به نیازهای هر یک از این گروه مشتریها به طرق مختلف پاسخ داده و در عوض امید به وفاداری آنها دارد. بازار به شدت رقابتی بوده و نگهداشت مشتریها نسبت به جذب مشتریهای جدید مقرون به صرفهتر است.
تعهد TNT به مشتری
TNT رضایت مشتریها را با سنجش مرتب وفاداری مشتری کنترل میکند. تعهد TNT به مشتری بخشی از استراتژی اصلیاش به منظور نگهداشت مشتریها بهوسیله ارائه تجربهای فوقالعاده برای آنها است. TNT Express اغلب انواع مختلفی از کالاها را حمل میکند که تحویل به موقع آنها حیاتی است. این کالاها از ارسال منابع خون تا درختهای صنوبر برای کریسمس را شامل میشود.
توسعه و پرورش کارکنان
TNT به درک این موضوع نائل گردیده که کارکنانش مبنای ایجاد استراتژی مشتریمحور این شرکت هستند؛ بنابراین باید کارکنان و مهارتهای مناسب را داشت تا بتوان به وعدههای داده شده عمل کرد. این شرکت متعهد به توسعه و پرورش کارکنان است و حدود 70 درصد مدیرانش را از درون سازمان انتخاب میکند تا با این کار برای کارکنانش این امکان را فراهم سازد که مسیر کاری بلندمدتی داشته باشند. نزدیک به 500 نفر از کارکنان این شرکت هر یک حداقل 25 سال سابقه خدمت دارند.
یک عامل کلیدی در توسعه و پرورش کارکنان، آموزش مدیران برای تبدیل شدن به ارزیابان و مربیان تیمهایشان است. با ارزیابی، مدیران نیازها، آرمانها و همچنین نقاط قوت کارکنان را میفهمند. شناسایی خلأهای مهارتی و همچنین شناسایی کسانی که هدفشان ترفیع و پیشرفت است، این امکان را به TNT میدهد تا برنامههای آموزشی موثری را فراهم آورد. تمامی مدیران کاملا میدانند که TNT به چه نحوی کار میکند و با آموزش میتوانند این دانش خود را انتقال دهند تا کارکنان جدید را هر چه سریعتر به افرادی کارآ و موثر تبدیل کنند.
5: هدایت استراتژیک و شکاف استراتژیک
TNT کارکنانی با کیفیت بالا دارد که درون سازمان در نقشهای بسیار متفاوتی فعالیت میکنند. این کارکنان از توزیعکنندگان بستهها و اسناد گرفته تا واحدهای حسابداری، فروش و بازاریابی گسترده میشوند. در عین حال، برخی اوقات، ممکن است TNT به مهارتهای دیگری نیاز داشته باشد تا شکاف بین منابع انسانی موجود و موارد مورد نیاز برای اجرای کامل استراتژیش را پر کند. این امر را شکاف استراتژیک میگویند.
TNT با توسعه و پرورش کارکنانش از قابلیت اجرا و پیادهسازی سریع هر تغییر مورد نیازی در استراتژیش اطمینان حاصل میکند. TNT متعهد است تا تاثیرات زیستمحیطی عملیاتش را به حداقل رسانده و کسبوکارش را به نحوی پایدار اداره کند. بهعنوان مثال، این شرکت متوجه ارزشی شد که شرکت میتواند از آگاهی بخشیِ رانندههایش نسبت به روشهای رانندگی که ایمنی و بهرهوری را بهبود میبخشند، بهدست آورد؛ بنابراین رانندهها تکنیکهای SAFED (رانندگی ایمن و کممصرف) را فرا گرفته و گواهیهای صلاحیت را کسب کردند.
ویژگیهای پیشگام
عامل دیگر رویکرد استراتژیک و نوآورانه TNT، در توسعه ویژگیهای آموزش پیشگام به همراه مراکز آموزشی بوده است. بهطور مثال، دانشآموزان دوره پایه TNT در دانشکده Hull همزمان با کار، در خانه و در دانشکده به منظور کسب مهارتهای در سطح دانشگاهی مطالعه میکنند، مهارتهایی که در سطح ملی به رسمیت شناخته شدهاند. همچنین TNT، بهصورت درون سازمانی، برنامه 5 ساله کارآموزی برای افراد زیر 22 سال فراهم آورده که تجربه و مهارتهای مربوط به اینحوزه را ارائه میکند.
این ویژگیها، مهارت و دانش کارکنان را افزایش داده، توانایی آنها را بهبود میبخشد تا ترفیع یافته و در حرفه خود پیشرفت کنند. به این وسیله شرکت از مزایای افزایش بهرهوری و صرفهجویی در هزینه بهرهمند میشود. برنامههای TNT نیروهای جدید را قادر میسازد تا به سرعت شکاف بین تحصیل (درمدرسه، دانشکده یا دانشگاه) و کار را پر کنند. این امر برای TNT خروجیای تجاری دارد به این صورت که به این شرکت اطمینان خاطر میدهد که نیروی کاریاش متعهد و با انگیزه بوده و قادر است تا تعهداتش به مشتریان را به انجام رساند.
بدون محدودیت
فلسفه TNT این است که هیچ محدودیتی برای کسی که میتواند رشد کند وجود ندارد. بهطور مثال، مدیرعاملی که اخیرا بازنشسته شد کارش را با رانندگی شروع کرده بود. فارغالتحصیلانی که به TNT میپیوندند روی پروژههای اصلیِ کل شرکت از ابتدا کار میکنند و اغلب ظرف پنج سال به جایگاههای مدیریتی ارتقا مییابند. چنین پروژههایی پروژه «سیستمهای مشترک» را در بر گرفتهاند. این پروژه شامل پیادهسازی سیستم کامپیوتری جدید برای بهبود ورود داده در 50 محل مختلف است. این کار زمان صرف شده برای ورود دادهها را بهطور چشمگیری کاهش داده و به تسریع ارائه خدمات کمک کرده است.
6: نتیجهگیری
ایجاد و اجرای استراتژی کسبوکار کارآمد شامل موارد ذیل می شود:
* داشتن اهداف و مقاصد روشن و مشخص
* ایجاد یک مزیت رقابتی با توسعه مهارتهای اصلی
* تشخیص شکافها و جستوجو جهت از بین بردن آنها از طریق توسعه منابع
TNT راهکار مناسب را در همه این حوزهها نشان داده است. این شرکت اهداف و مقاصد تجاری مشخصی دارد که محدود به زمان است. تمرکز شرکت بر توسعه مزایای رقابتی از طریق استراتژیهایش برای مشتریها، نوآوری و کارکنانش است. TNT اطمینان میدهد که کارکنانش فرصتهای لازم برای رشد را دارند. این امر هرگونه شکافی در توانایی نیروی کار برای اجرای استراتژی شرکت را با آموزش و توسعه کارکنان موجود پر میکند. به این وسیله مهارت آنها حفظ شده و فرصتهای شغلی جذابی برای استخدام استعدادهای جدید فراهم میآیند.
مترجم: داود جعفری
فارغ از اینکه محصول یا بازار شما چیست، تنها چیزی که تمامی کسب و کارها نیازمند آن هستند، بازاریابی است. به نظر من بازاریابی اساسیترین حوزه تخصصی برای اداره یک کسبوکار موفق است. اما اگر شما یک متخصص در این حوزه نیستید چه باید بکنید؟ چه اقداماتی را میبایست انجام دهید تا برای محصول خود مشتری جذب کنید؟
5 گام مطرح شده در این مقاله، مثالی ساده از بازاریابی یک فروشگاه تازه راهاندازی شده در زمینه تجهیزات "ورزش دو" را برای شما بازگو میکند. اگرچه این موارد کامل نیستند، ولی در عوض به شما کمک میکنند تا کارتان را شروع کرده و یا حداقل چند نکته بازاریابی را به شما میآموزد.
گام اول: مخاطبین خود را تعریف کنید
سریعاً یک پروفایل برای مخاطبین خود بنویسید. برای مثال:
مردان، زنان و بچههایی که از دویدن به عنوان یک ورزش لذت میبرند. آنها در بازه سنی 15 تا 80 ساله قرار دارند، عموماً در فاصله 20 مایلی از فروشگاه زندگی کرده و ورزش دویدن را به تازگی و برای مدت چند سال است که آغاز کردهاند.
در مرحله بعد، ارزشی که شما برای آنها به ارمغان میآورید را توصیف کنید. برای نمونه: چرا آنها باید از شما خرید کنند.
ما تجهیزات و پوشاکی را ارانه میدهیم که به آنها کمک میکند تا بازدهی دویدن خود را بهبود بخشند. ما با سایر فروشگاههای فعال در این حوزه فرق میکنیم چراکه ما متناسب با تازهکار یا حرفهای بودن هر فرد، برنامه آموزشی ارائه میدهیم.
نوشتن این دو مورد، شما را در تمرکز و داشتن دیدگاهی صریح و واضح بر روی اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند و به دنبال چه چیز میگردند کمک میکند.
گام دوم: یک برنامه بازاریابی مقدماتی بنویسید
نیازی نیست که حتماً یک برنامه بازاریابی جامع و رسمی باشد، همینکه شما صریحاً بدانید به کجا میخواهید بروید و چگونه میخواهید به هدف خود برسید کفایت میکند. لیستی از چند هدف واضح و ساده خود را تهیه کنید. من استفاده از SMART framework را پیشنهاد میکنم.
وقتیکه اهداف خود را لیست کردید، برای هر یک چندین نکته که بیان میکنند چگونه میخواهید به هر یک از اهداف برسید یادداشت کنید. به عنوان نمونه:
هدف: گردش مالی حداقل 5 هزار یورو در نخستین ماه از تجارت.
- گفتن به دوستان و خانواده و درخواست از آنها برای در جریان گذاشتن سایر افراد
- نصب پوستر و بنر در ورزشگاههای محلی، باشگاههای دو، مطب دکترها و ...
- ورود و قبول حمایت مالی از یک تیم در دو ماراتن بعدی در محله
- راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی با هدف اینکه 10 مشتری اول محصول ما را رایگان دریافت میکنند
- اهدای پوشاک تبلیغاتی رایگان به چند دونده محلی وقتیکه در محله در حال آموزش هستند
گام سوم: نام خود را بر سر زبانها بیاندازید
اکثر استارتآپها (و کسبوکارهای تازه) بر اساس انتقال نام دهان به دهان و معارفهها توسعه مییابند. بنابراین در مورد صحبت درباره کسب و کار جدید خود در میان مردم خجالت نکشید، به خانواده و دوستان خود بگویید و از آنها بخواهید که به دیگران هم بگویند. اینکه یک تجربه خوب را برای مشتریان جدید خود بیان کنید واقعاً مهم است، چراکه آنها نیز در توسعه نام شما بسیار مؤثرند.
گام چهارم: اینترنتی شوید
من فکر نمیکنم هیج کسب و کاری بتواند بدون حضور در اینترنت، ادامه بقاء دهد. اگر در این زمینه نیار به کمک دارید، مقاله ما در مورد اینکه "چگونه وب سایت خودتان را راهاندازی کنید" بخوانید. شما در این مورد میتوانید انتخاب کنید، وبسایت شما میتواند تنها بهمنظور اطلاعرسانی باشد و یا اینکه مشتریان بتوانند از آنجا خرید کنند. من همیشه پیشنهاد میکنم که شما یک وبلاگ در رابطه با موضوع انتخابی خود بنویسید، این مورد به شما کمک میکند تا یک اقبال عمومی پیدا کرده و تصویری فراتر از یک فروشگاه از شما میسازد.
گام پنجم: انعطافپذیر و خلاق باشید
در بازاریابی میبایست انعطافپذیر باشید و برای وقوع هر اتفاقی که آنرا پیشبینی نمیکردید آماده باشید، بنابراین مخاطبین خود را همیشه در ذهن داشته باشید، همانند آنان فکر کنید و در امور بازاریابی خود خلاق باشید.
در اینجا چندین ایده که ممکن است منجر به بروز خلاقیت در کسبوکار شما شود، آورده شده است!
- به خریداران خود کارت وفاداری اهدا کنید
- در فروشگاههای محلی، مراکز رفاهی و حتی درب منازل افراد، بروشورهای تبلیغاتی خود را توزیع کنید!
- برای محصولات خود تخفیف قائل شوید مثلاً خرید برخی از اقلام با نصف قیمت
- میزهای فروش در بیرون فروشگاه برپا کنید
- حمایت مالی یک رویداد محلی را قبول کنید
- از خود و ماشین خود به عنوان بیلبورد استفاده کنید، با پوشیدن یک تیشرت تبلیغاتی در بیرون ظاهر شوید
- چالشهایی را بپذیرید که شما را در معرض رسانههای محلی قرار میدهد
- رقابتی را ترتیب دهید تا مواد اولیه برای محصول یک ماه خود را برنده شوید
- خبرنامههای الکترونیکی بصورت ماهانه ارسال کنید
- در شبکههای اجتماعی مانند Twitter، Facebook و LinkedIn عضو شوید و شروع به تبلیغ کسب و کار خود کنید
- برگزاری یک پرش از ارتفاع را حمایت مالی کنید و درآمد آنرا به امور خیریه اختصاص دهید
- در مجلات مربوط به حوزه خود تبلیغ کنید
- در سایتهایی همچون گوگل تبلیغ کنید
شروع یک کسبوکار برای خود، امری بسیار ارزشمند است. از اینکه برای محصول کار شما تقاضایی وجود دارد مطمئن شوید و سخت تلاش کنید تا نام شما بر سر زبانها جاری شود. نیازی نیست که بودجه زیادی داشته باشید، امٌا همچنان که کسب و کار شما توسعه مییابد، مدام در بازاریابی سرمایهگذاری کنید. این موضوع نباید از لیست کارهای اجرایی شما حذف شود.
بازاریابی محتوا اصطلاح بسیار جدیدی برای یک مفهوم بسیار قدیمی است: مشتریهای خود را با اطلاعات و آموزشهایی که آنها میخواهند، احاطه کنید تا حس کنند برای تجارت با شما انگیزه دارند.
امروزه، ما از هر زمان دیگری روشهای بیشتری برای انجام این کار داریم. بلاگها، وبسایتها، رسانههای اجتماعی، ویدئو، ایمیل، روزنامههای الکترونیک و غیره. این ابزارها به بازاریابها امکان میدهند تا خود به نوعی به انتشاردهنده اطلاعات تبدیل شوند و بسیار مقرون به صرفهتر و گستردهتر از کانالهای ارتباطی سنتی چون نامهنگاری مستقیم، تبلیغات و روابط عمومی هستند.
بازاریابی محتوا معایبی نیز دارد. این نوع بازاریابی نمیتواند رابطه علت و معلولی مستقیمی ایجاد کند؛ یعنی داشتن یک وبلاگ معمولا منجر به فروش مستقیم نخواهد شد. همچنین اندازهگیری نتایج معمولا کار دشواری است؛ از این نظر بازاریابی محتوا چیزی شبیه روابط عمومی است. هر برنامه- بازاریابی باید از طیفی از کانالها برای دسترسی به مشتری استفاده کند و از اینرو پیامهایش از منابع چندگانه تامین میشوند.
بازاریابی محتوا یکی از ابزارهای متنوعی است که به وسیله آن یک شرکت میتواند پیامهایش را به مشتریهای خود ارسال کند و آنها را برای خرید متقاعد کند.
در فعالیتها و برنامههایتان برای بازاریابی در مورد اینکه مشتریهایتان چه کسانی هستند و به چه چیزی نیاز دارند، آگاه باشید و همواره پیامرسانیها و اهداف روشنی برای هر کاری که انجام میدهید، داشته باشید.
1. از بحثهای فروش پرهیز کنید
بازاریابی محتوا ربطی به فروختن چیزی ندارد. اگر فقط به صحبت در مورد اینکه محصول یا خدمات شما چقدر عالی است بپردازید، مشتریها به سرعت پیامتان را رد میکنند. شما باید بینش و اطلاعاتی را که مشتریهایتان نیاز دارند، ارائه دهید. اگر کسبوکار شما در زمینه فروش پرده و تجهیزات آن است، ویدئوهایی تولید کنید که به مشتریها نشان بدهد چگونه میلهپردهها و آویزهای کوتاه را نصب کنند. به این ترتیب میتوانید منبعی از اعتماد و حسننیت را که به هیچ روش دیگری نمیتوان به دست آورد، بسازید.
2. محتوایی ایجاد کنید که نقاط اصلی را پوشش دهد
ایجاد محتوای اصلی میتواند زمانبر و پرهزینه باشد. شما باید گنجینهای از محتوا داشته باشید که آماده کشف باشد. کتابخانه مقالات آموزشی، پژوهشی، ارائهها و ویدئوهای خود را جستوجو کنید. از حیطه خاص خود خارج شوید تا ببینید که آیا حیطههای دیگر سازمان محتوایی دارند که به این منظور آنها را بررسی کرد یا نه. در صورتی که شانس داشته باشید میتوانید محتوای موجود را برای استفاده در کانالهای مختلفی که دارید بازتولید کنید و دیگر مجبور به تولید محتوای جدید نخواهید بود.
به هنگام تهیه (یا بازتولید) محتوا، به یاد داشته باشید که مشکلات مشتریها باید رفع شود، اطلاعاتی که آنها نیاز دارند را انتخاب کنید و آنچه را که ممکن است آنها را از خرید کردن باز دارد حذف کنید. برای نمونه اگر در یک کسبوکار خردهفروشی بهبود محیط خانه مشغول هستید، ممکن است مشتریهایی داشته باشید که ازپروژههای نوآورانه خوششان بیاید و نحوه سروکار داشتن با آنها را درک کنند. به این ترتیب مشتریهای بیشتری به شما در مورد اطلاعات خوب و پاسخ به سوالهایشان اعتماد میکنند و تمایل بیشتری به انجام معامله با شرکت شما در آینده خواهند داشت.
3. تنظیم سوالات و پاسخها برای ایدهسازی محتوا
کار را از وبسایت خود آغاز کنید. وبسایت شما جایی است که اغلب مشتریها جستوجوی اطلاعات خود را از آنجا آغاز میکنند. مطمئن شوید که محتوای وبسایت شما کامل و مفید است. سوالات مشتریها را رصد کرده و مطمئن شوید که میتوانند به سهولت به پاسخهای موجود در سایت شما دسترسی داشته باشند. برخی انواع کسبوکارها میتوانند از یک «ستون» تعاملی استفاده کنند که در آنجا سوالاتی را مطرح کنند و پاسخهای سریعی دریافت کنند، همه اینها روی سایت منتشر میشوند. سوالات مشتریها و حتی شکایتهای آنها روشی عالی برای به دست آوردن بینشی در مورد نوع محتوایی که مشتریها میخواهند، محسوب میشود.
4. برای کسب و کار خود یک وبلاگ طراحی کنید
زمانی که وبسایتتان دارای محتوای مفید و غنی شد، طراحی یک وبلاگ را آغاز کنید. این وبلاگ باید از (SEO) بهره ببرد که به معنای بهینهسازی سایت برای سهولت بررسی موتورهای جستوجو است و باید روی وبسایت شما میزبانی شود. اگر وبلاگ شما روی یک سرویس وبلاگدهی میزبانی میشود هر کلیک و «لایک» که مشتریها انجام دهند به سرویسدهنده میرسد و نه شرکت شما. وبلاگ شما باید هر هفت تا 10 روز با محتوای جدید بهروز شود تا افراد مجددا به آن سر بزنند. فراموش نکنید که انتشار پستهای جدید وبلاگ را روی توئیتر، گوگلپلاس و دیگر رسانههای اجتماعی که با کسبوکار شما مرتبط هستند، منتشر کنید. اغلب نرمافزارهای وبلاگنویسی همواره این کار را به طور خودکار انجام میدهند.
5. باز تولید محتوای وبلاگ برای تولید مقالات آموزشی
مقالات آموزشی مطالب طولانیتری هستند که جزئیاتی بیشتر از پستهای وبلاگ دارند. این مطالب میتوانند به روشهای مختلفی توزیع شوند.
• دسترسیپذیری را در توئیتر، گوگلپلاس و... با پیوند به موضوع در سایت خود اعلام کنید.
• وبلاگی ایجاد کنید که برخی از ویژگیهای عالی شما را برجسته کند و به مقالات آموزشیتان پیوند داشته باشد.
• یک ویدئوی یوتیوب (سه دقیقهای یا بیشتر) تهیه کنید که نکات اصلی را شامل شود و پیوندهایی به موضوعتان ایجاد کنید. این کار لزوما نباید پرهزینه باشد، ولی باید متن خوبی داشته باشد.
6. ویدیو را امتحان کنید.
ویدیوها علاوه بر تبلیغ مقالات آموزشی، روشی عالی برای ارائه محتوای شما در بازار هستند. شما بسته به ماهیت کسبوکار خود میتوانید به مشتریها در مورد نوع محصول یا خدمات خود آموزش بدهید و به آنها نشان دهید که چگونه از محصولات شما استفاده کنند یا صرفا دیدگاه خود را بیان کنند. اینها میتوانند درسایت شما، روی یوتیوب، فلیکر، و راههای ارتباطی دیگر پست شوند. به یاد داشته باشید که ویدئوهای خود را تا حد امکان کوتاه و جذاب بسازید.
7. ارتقای محتوا از طریق رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی یکی از بهترین روشها برای توزیع محتوا هستند و از آنها میتوان به انواع روشها استفاده کرد:
• تکههای کوتاهی از محتوای بازاریابی خود را انتخاب کنید و آنها را در توئیتر و گوگلپلاس... منتشر کنید و به محتوای کامل پیوند بدهید.
8. تنظیم محتوا برای یک خبرنامه الکترونیک
از افراد بخواهید تا برای یک خبرنامه الکترونیک ثبتنام کنند و خبرنامه را بدون اجازه برایشان نفرستید. محتوای خبرنامه میتواند بخشهای منتخبی از محتوای جذاب باشد. این خبرنامه را ساده، با گرافیک سبک و بهینه برای مشاهده روی موبایل تنظیم کنید. به خاطر داشته باشید که اطلاعاتی را به مشتریها بدهید که میتوانند برای حل مشکلات خود در زندگی و کارشان مورد استفاده قرار دهند.
9. بهبود عناوین برای سایت
هنگامی که آماده انتشار محتوای خود هستید به خاطر داشته باشید که باید آنها را برای سایت طوری بهینه کنید که افراد بتوانند آن را بیابند. عناوین بسیار مهم هستند چون تقریبا همه آن چیزی است که مردم در فهرستبندی موتور جستوجو میبینند، بنابراین باید جذاب باشند. پس عنوان مطلب شما باید هم برای خواننده فریبنده باشد و هم شامل کلیدواژههایی باشد که مردم هنگام جستوجو کردن برای آن موضوع به کار میگیرند (تا به موتورهای جستوجو امکان بدهد تا محتوای شما را در زمینه مناسب بیابند). عنوانها اغلب پس از نوشتن مطلب انتخاب میشوند، اما به همان اندازه که به متن دقت کرده و توجه دارید، نیازمند توجه هستند. برای این کار زمان بگذارید و آن را سرسری نگیرید.
فکر کنید که کدام کلیدواژهها باید در عنوان باشند و سپس چیزی که جالب توجه باشد را انتخاب کنید. اگر موتور جستوجو محتوای شما را به طور مطمئنی ارائه دهد، اما خواننده فکر کند که خواندن مطلب خستهکننده است، دستاورد مهمی محسوب نمیشود. عنوان باید برآیند طبیعی مطلب باشد: اگر مطالب طنز دارید یک عنوان خندهدار انتخاب کنید.
10. به اصول گرامری و تلفظی دقت کنید.
به پایههای گرامری، تلفظ و دیگر قواعد درست نوشتن متعهد باشید. اینکه محتوای شما از نظر ادبی صحیح باشد و دارای ساختار و ویرایش مناسبی باشد، حائز اهمیت است. بد نوشتن، غلط تایپی و گرامر ضعیف خوانندهها را از متن زده میکند.
امروزه در اینترنت برای شناخته شدن و معرفی خدمات و یا محصولات راههای متفاوتی وجود دارد به طور مثال تبلیغات بنری در گوشه های سایتها و یا تبلیغات متنی همراه با لینک به سایت مورد نظر، که همه این تبلیغات با دریافت وجه همراه است.
در صورتی که بوجه لازم را برای تبلیغات داشته باشید تبلیغات بنر و یا تبلیغات متنی شما را زودتر به اهدافتان نزدیک خواهد کرد. اما اگر بوجه لازم را نداشته باشیم تا تبلیغات را در سایتهای مختلف قرار دهیم چه کاری باید انجام دهیم؟
در سایتهای آگهی نامه مانند سانیاز، این قابلیت وجود دارد که شما به صورت رایگان اقدام به معرفی خدمات و محصولات خود کنید. شما میتوانید به صورت رایگان یک توضیح مناسب و قوی برای خدمات خود بدهید تا در هنگام جستجوی کاربران در اینترنت به طور مثال سایت گوگل این خدمات در نتایج جستجو یافت شود.
به یاد داشته باشید که برای درج آگهی رایگان هیچ گاه متن خود را از دیگر سایتها کپی نکنید. حتی المقدور حتا آگهی خود را در چندین سایت آگهی رایگان کپی ننمایید. این اشتباه باعث میشود که آگهی شما در نتایج موتورهای جستجو کمتر دیده شود و یا اصلن دیده نشود! سعی کنید اگر خودتان هم نمیتوانید یک متن مناسب برای خدمات و محصولات خود بنویسید از کسانی که در زمینه تبلیغات تجربه دارند مشاوره بگیرید تا بهترین متن را بنویسید. همیشه در این گونه تبلیغات متن بهتر و جذاب تر مساوی با بازدید بیشتر و در نتیجه فروش بیشتر است.