1. از آزمایش «خوب که چی؟» استفاده کنید.
وقتی متن تبلیغ خود را نوشتید، آنرا بخوانید و ببینید آیا از آزمایش «خوب که چی» سربلند بیرون میآید؟ اگر بعد از خواندن تبلیغ، فکر کردید که مخاطب هدف با جمله «خوب که چی» به آن پاسخ میدهد، آنقدر آنرا بازنویسی کنید تا پاسخ مخاطبان چیزی شبیه این باشد: «این دقیقا همان چیزی است که بهدنبالش بودم. چطور میتوانم آن را بهدست آورم؟»
وقتی متن تبلیغ را نقد میکنید، باید بعد از هر جمله از خود بپرسید، خوب که چی؟ این تکنیکی است که میتواند در تغییر و قویتر کردن متن تبلیغاتی به شما کمک کند. مثلا فرض کنید در متن تبلیغ نوشتهاید که ما بزرگترین توزیعکننده ماهی در ایران هستیم. مخاطب میتواند از خود بپرسد: خوب که چی؟ ولی اگر بنویسید ماهیهایی عرضه میکنیم که کلسترول ندارد و برای افرادی که مشکل کلسترول دارند مفید است، مشتری شاید بگوید این دقیقا همان چیزی است که میخواستم. مزایای واقعی کارتان را برجسته کنید و مزایا مواردی هستند که دقیقا به مخاطب مربوط هستند و نه به شما.
2. از محرکهای کلیدی استفاده کنید
تبلیغ شما باید شامل یکی از محرکهای کلیدی تبلیغ باشد که عبارتند از: ترس، طمع، گناه، انحصارطلبی، عصبانیت، موفقیت، یا چاپلوسی و تملق. اگر تبلیغ شما یک یا چند مورد از آنها را ندارد، آن را پاره کرده دور بریزید و از نو آغاز کنید.» نکته بسیار مهمی که معمولا به آن توجهی نمیکنیم آن است که دلایل خرید بسیاری از افراد، عوامل احساسی هستند و نه دلایل منطقی.
موفقترین تبلیغات جهان تبلیغاتی هستند که به جنبه احساسی و عاطفی محصول توجه بیشتری میکنند. اگر صرفا از دیدگاه منطقی به موضوع نگاه کنیم، فروش زیادی را از دست خواهیم داد. اگر خریدها فقط از روی منطق انجام میشد تمامی شرکتهای بیمه ثروتمند میشدند. بهترین ترغیبکنندههای عاطفی عکس و داستان هستند. با استفاده از عکسی مناسب میتوان در مشتری احساس رضایتی ایجاد کرد که منجر به خرید میشود.
3. مشتری را متقاعد کنید که قیمت محصول ناچیز است
باید نشان دهید که قیمت محصول شما در مقایسه با ارزش حاصل از آن قطرهای در دریاست. این وظیفه کیفیت محصول است و فقط وظیفه تبلیغ نیست. محصولی تولید کنید که بتوانید قیمت آن را تا 10 برابر قیمت اصلی افزایش دهید.
اگر محصولی تولید کنید که تا این حد ارزندهتر از قیمت خود باشد، فروش مقدار زیاد آن بسیار سادهتر میشود. مثلا یک شرکت تولیدکننده دوربین فیلمبردازی بر این جنبه تبلیغات متمرکز شده است و به مشتری نشان میدهد که با پولی که میپردازد قادر است شیرینترین خاطرات زندگی را برای همیشه ثبت کند. درواقع این تبلیغ مشتری را قانع میکند که پرداخت چندصد هزار تومان برای ثبت خاطرات زندگی به صورت فیلم مبلغ بسیار ناچیزی است.
4. مخاطبان را بهخوبی بشناسید
بازار هدف خود و ترسها، نیازها، نگرانیها، باورها، رفتارها و علایق آنها را بشناسید. کریستین بوک میگوید:«روش من برای متقاعد کردن گروه هدف، تماس با آنها و دعوت یک یا دو نفر از گروه برای شام و صحبت جدیتر است. همچنین با 15 تا 40 نفر از آنها تماس تلفنی میگیرم تا تائیدیههای زیادی بهدست آورم و به جلسات و نمایشگاههایی میروم تا آنها را پیدا کرده و با کلیات شخصیت آنها آشنا شوم.در حالت ایدهال، تعدادی از آنها را سالها در زندگی خصوصیشان همراهی میکنم.
به این ترتیب، انگیزههای کلیدی واقعی آنها را میشناسم. برای شناختن مخاطبان از جلسات گروهی استفاده نکنید، زیرا در این جلسات اکثریت جمع تحت تاثیر چند نفر محدود قرار میگیرند و شاید نظرات واقعی خودشان را نگویند.
5. به زبان محاورهای و ساده بنویسید
از سبکی محاورهای و طبیعی استفاده کنید. همانطور که میگوئید، بنویسید. از زبانی استفاده کنید که درک آن ساده و راحت است. به همان زبانی بنویسید که مشتریانتان صحبت میکنند. برای نوشتن متن تبلیغ فرض کنید که یکی از بهترین دوستانتان به محل کارتان مراجعه کرده و در مورد کسب و کارتان از شما سوال میکند. جوابی را که به او خواهید داد بنویسید و در متن تبلیغ از آن استفاده کنید.
همیشه مطالب را به سادهترین روش ممکن بنویسید. متن باید طوری باشد که فقط با یک بار خوانده شدن سطحی کاملا قابلدرک باشد. از نوشتن متون خشک و رسمی اداری و یا استعارات بیمورد بپرهیزید. البته نوشتن به زبان محاورهای به این معنی نیست که از واژههای پیشپا افتاده و نامناسب استفاده کنیم. متن ما باید کاملا محترمانه و در عین حال دوستانه باشد.
6. فرصتها را شناسایی کنید
توجهی دقیق به رویدادهای محتملالوقوع در اخبار داشته باشید که میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. موضوعی مناسب را انتخاب کنید و در برقراری ارتباط مفید با مشتریان فعلی، تبلیغ کردن برای مشتریان جدید و جستجوی شهرت در رسانهها از آن استفاده کنید.
دیروز در پنجمین کنفرانس بازاریابی و تبلیغات شرکت کردم. آقای دکتر روستا در صحبتهایشان گفتد: «هرگاه میبینید مشتریان از موضوعی افسوس میخورند یا از کلمات ایکاش و حیف و ... استفاده میکنند، فرصتی وجود دارد که بهخوبی پاسخ داده نشده است. » مثلا اگر قالیشوئی دارید و غالب مشتریان میگویند کاش قالی بهموقع تحویل داده میشد، بدانید که این موضوع برای مشتری بسیار مهم است. روی این موضوع کار کنید و در تبلیغ خود این موضوع را منعکس کنید.
7. تبلیغ را با بهترین نقطهقوت خود شروع کنید
وقتی نوشتههای خود و مخصوصا نوشتههای دیگران را میخوانم، میبینم که ارزشمندترین مورد را برای آخر کار گذاشتهاند. وقتی آن مطلب به جایگاه اول منتقل میشود بهبود قابلتوجهی حاصل میشود.
در نوشتن خبر از ایدهای بهنام هرم معکوس استفاده میشود. مثلا فرض کنید یک خبرنگار میخواهد داستان یک قتل را مکتوب کند تا در روزنامهای چاپ شود. چنین شخصی اگر حرفهای باشد ابتدا تمام وقایع و اطلاعات بهدست آمده را مینویسد. سپس چیدمان مطالب را با توجه به اهمیت مطالب انجام میدهد. به این روش استفاده از هرم معکوس میگویند. غالب تبلیغات با مقدمهای خستهکننده و بیارزش شروع میشوند و قبل از آنکه مطلب اصلی بیان شود، مخاطب خسته میشود و ادامه متن را نمیخواند.
8. در خوانندگان اعتماد ایجاد کنید
به تجربه دریافتهام که یکی از کلیدهای قانع کردن مردم، ایجاد اعتماد در آنهاست. اگر این کار را بهخوبی انجام دهید، حداقل، شانسی برای درگیر کردن و قانع کردن خواننده دارید. ولی اگر این کار را بهخوبی انجام ندهید، هیچکدام از تکنیکهای تجملی تبلیغ، شما را نجات نمیدهد.
9. تبلیغ را طوری بنویسید که گویی به پرسش مشتری پاسخ میدهید
بهجای آنکه تبلیغ خود را بهگونهای بنویسید که انگار میخواهید مکالمهای را با مشتری آغاز کنید، طوری بنویسید که گویا از قبل مکالمهای با مشتری داشتهاید و درحال پاسخگویی به آخرین جمله او هستید. مثلا: «شما این موهبت را دارید اما هنوز از آن اطلاعی ندارید. نمیتوانید الان رویاهایتان را نادیده بگیرید. پس چرا کاهش وزن اینقدر برایتان سخت است؟» مطلب را طوری بنویسید که گویی مدت زیادی است مخاطب را میشناسید و اکنون میخواهید مطلب جدیدی به مخاطب بگویید.
با رعایت این موارد در تبلیغات خود میتوانید، میزان جلبتوجه و فروش را افزایش دهید. در تبلغ بعدی سعی کنید چند مورد را بهکار گیرید و نتیجه را بسنجید.
نویسنده : ژان بقوسیان
فارغ از اینکه محصول یا بازار شما چیست، تنها چیزی که تمامی کسب و کارها نیازمند آن هستند، بازاریابی است. به نظر من بازاریابی اساسیترین حوزه تخصصی برای اداره یک کسبوکار موفق است. اما اگر شما یک متخصص در این حوزه نیستید چه باید بکنید؟ چه اقداماتی را میبایست انجام دهید تا برای محصول خود مشتری جذب کنید؟
5 گام مطرح شده در این مقاله، مثالی ساده از بازاریابی یک فروشگاه تازه راهاندازی شده در زمینه تجهیزات "ورزش دو" را برای شما بازگو میکند. اگرچه این موارد کامل نیستند، ولی در عوض به شما کمک میکنند تا کارتان را شروع کرده و یا حداقل چند نکته بازاریابی را به شما میآموزد.
گام اول: مخاطبین خود را تعریف کنید
سریعاً یک پروفایل برای مخاطبین خود بنویسید. برای مثال:
مردان، زنان و بچههایی که از دویدن به عنوان یک ورزش لذت میبرند. آنها در بازه سنی 15 تا 80 ساله قرار دارند، عموماً در فاصله 20 مایلی از فروشگاه زندگی کرده و ورزش دویدن را به تازگی و برای مدت چند سال است که آغاز کردهاند.
در مرحله بعد، ارزشی که شما برای آنها به ارمغان میآورید را توصیف کنید. برای نمونه: چرا آنها باید از شما خرید کنند.
ما تجهیزات و پوشاکی را ارانه میدهیم که به آنها کمک میکند تا بازدهی دویدن خود را بهبود بخشند. ما با سایر فروشگاههای فعال در این حوزه فرق میکنیم چراکه ما متناسب با تازهکار یا حرفهای بودن هر فرد، برنامه آموزشی ارائه میدهیم.
نوشتن این دو مورد، شما را در تمرکز و داشتن دیدگاهی صریح و واضح بر روی اینکه مشتریان شما چه کسانی هستند و به دنبال چه چیز میگردند کمک میکند.
گام دوم: یک برنامه بازاریابی مقدماتی بنویسید
نیازی نیست که حتماً یک برنامه بازاریابی جامع و رسمی باشد، همینکه شما صریحاً بدانید به کجا میخواهید بروید و چگونه میخواهید به هدف خود برسید کفایت میکند. لیستی از چند هدف واضح و ساده خود را تهیه کنید. من استفاده از SMART framework را پیشنهاد میکنم.
وقتیکه اهداف خود را لیست کردید، برای هر یک چندین نکته که بیان میکنند چگونه میخواهید به هر یک از اهداف برسید یادداشت کنید. به عنوان نمونه:
هدف: گردش مالی حداقل 5 هزار یورو در نخستین ماه از تجارت.
- گفتن به دوستان و خانواده و درخواست از آنها برای در جریان گذاشتن سایر افراد
- نصب پوستر و بنر در ورزشگاههای محلی، باشگاههای دو، مطب دکترها و ...
- ورود و قبول حمایت مالی از یک تیم در دو ماراتن بعدی در محله
- راهاندازی یک کمپین تبلیغاتی با هدف اینکه 10 مشتری اول محصول ما را رایگان دریافت میکنند
- اهدای پوشاک تبلیغاتی رایگان به چند دونده محلی وقتیکه در محله در حال آموزش هستند
گام سوم: نام خود را بر سر زبانها بیاندازید
اکثر استارتآپها (و کسبوکارهای تازه) بر اساس انتقال نام دهان به دهان و معارفهها توسعه مییابند. بنابراین در مورد صحبت درباره کسب و کار جدید خود در میان مردم خجالت نکشید، به خانواده و دوستان خود بگویید و از آنها بخواهید که به دیگران هم بگویند. اینکه یک تجربه خوب را برای مشتریان جدید خود بیان کنید واقعاً مهم است، چراکه آنها نیز در توسعه نام شما بسیار مؤثرند.
گام چهارم: اینترنتی شوید
من فکر نمیکنم هیج کسب و کاری بتواند بدون حضور در اینترنت، ادامه بقاء دهد. اگر در این زمینه نیار به کمک دارید، مقاله ما در مورد اینکه "چگونه وب سایت خودتان را راهاندازی کنید" بخوانید. شما در این مورد میتوانید انتخاب کنید، وبسایت شما میتواند تنها بهمنظور اطلاعرسانی باشد و یا اینکه مشتریان بتوانند از آنجا خرید کنند. من همیشه پیشنهاد میکنم که شما یک وبلاگ در رابطه با موضوع انتخابی خود بنویسید، این مورد به شما کمک میکند تا یک اقبال عمومی پیدا کرده و تصویری فراتر از یک فروشگاه از شما میسازد.
گام پنجم: انعطافپذیر و خلاق باشید
در بازاریابی میبایست انعطافپذیر باشید و برای وقوع هر اتفاقی که آنرا پیشبینی نمیکردید آماده باشید، بنابراین مخاطبین خود را همیشه در ذهن داشته باشید، همانند آنان فکر کنید و در امور بازاریابی خود خلاق باشید.
در اینجا چندین ایده که ممکن است منجر به بروز خلاقیت در کسبوکار شما شود، آورده شده است!
- به خریداران خود کارت وفاداری اهدا کنید
- در فروشگاههای محلی، مراکز رفاهی و حتی درب منازل افراد، بروشورهای تبلیغاتی خود را توزیع کنید!
- برای محصولات خود تخفیف قائل شوید مثلاً خرید برخی از اقلام با نصف قیمت
- میزهای فروش در بیرون فروشگاه برپا کنید
- حمایت مالی یک رویداد محلی را قبول کنید
- از خود و ماشین خود به عنوان بیلبورد استفاده کنید، با پوشیدن یک تیشرت تبلیغاتی در بیرون ظاهر شوید
- چالشهایی را بپذیرید که شما را در معرض رسانههای محلی قرار میدهد
- رقابتی را ترتیب دهید تا مواد اولیه برای محصول یک ماه خود را برنده شوید
- خبرنامههای الکترونیکی بصورت ماهانه ارسال کنید
- در شبکههای اجتماعی مانند Twitter، Facebook و LinkedIn عضو شوید و شروع به تبلیغ کسب و کار خود کنید
- برگزاری یک پرش از ارتفاع را حمایت مالی کنید و درآمد آنرا به امور خیریه اختصاص دهید
- در مجلات مربوط به حوزه خود تبلیغ کنید
- در سایتهایی همچون گوگل تبلیغ کنید
شروع یک کسبوکار برای خود، امری بسیار ارزشمند است. از اینکه برای محصول کار شما تقاضایی وجود دارد مطمئن شوید و سخت تلاش کنید تا نام شما بر سر زبانها جاری شود. نیازی نیست که بودجه زیادی داشته باشید، امٌا همچنان که کسب و کار شما توسعه مییابد، مدام در بازاریابی سرمایهگذاری کنید. این موضوع نباید از لیست کارهای اجرایی شما حذف شود.